loading...
خانه دوستان

سیفی بازدید : 3 نظرات (0)
روزی زیبایی و زشتی در ساحل دریایی به هم رسیدند.آن دو به هم گفتند:بیا با هم شناکنیم.برهنه شدند و در آب شناکردند.وپس از مدت زمانی که گذشت زشتی به ساحل بازگشت وجامه های زیبایی را پوشید و رفت.
زیبایی نیز ازدریا بیرون آمد اما تن پوشش را نیافت.
از برهنگی خویش شرمگین شد و به ناچارلباس به جامانده از زشتی را به تن کرد وبه راه خود ادامه داد.
تا این زمان نیز،اکثریت انسانها چه مردان و زنان،این دو را با هم اشتباه میگیرند.
اما اندک افرادی هم هستند که چهره زیبایی را میبینند،وفارغ ازجامه هایی که برتن دارد،او رامیشناسند و به او احترام میگذارند.وبا اینکه زشتی لباسهای فاخری بر تن دارد اما نمیتواند باطن زشت خود را از دید آنها پنهان کند.

سیفی بازدید : 3 نظرات (0)
قطاری سوی خــــــــدامیرفت و همه مردم سوار شدن.اما وقتی به بهشت رسیدن همگی پیاده شدن و فراموش کردن که مقصدخــــــــدابود نه بهشت...
درباره ما
Profile Pic
وبلاگی اموزشی، مفرح و جذاب برای تمام دوستان از هر ملیت و سنی که هستند البته +١٦
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 2
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 31
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 4
  • بازدید کلی : 167